English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6427 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
To fake an oil – painting . U یک تابلوی نقاشی قلابی درست کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
casualty board U تابلوی نمودار ضایعات یکان تابلوی تلفات
vorticism U مکتب نقاشی کوبیسم انگلیسی که در نقاشی از صنایع جدیدنیز استفاده کرده
oil on canvas [painting technique] U رنگ روغنی نقاشی روی کرباس [شیوه نقاشی]
LCD U چاپگر کاغذ که از تابلوی CCD در مقابل نور روشن استفاده میکند تا تصاویری را روی رسانه حساس به عکس نشان دهد. تابلوی CCD عبور نور را متوقف میکند بجز در پیکس هایی که تصور را شرح می دهند
temper U درست ساختن درست خمیر کردن
tempers U درست ساختن درست خمیر کردن
tempered U درست ساختن درست خمیر کردن
quacked U صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacks U صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quack U صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacking U صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
sense U روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
sensed U روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
senses U روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
picturing U نقاشی کردن
bepaint U نقاشی کردن
brush U نقاشی کردن
pictured U نقاشی کردن
picture U نقاشی کردن
brushes U نقاشی کردن
impaint U نقاشی کردن
pictures U نقاشی کردن
steeve U خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
frescoes U نقاشی ابرنگی کردن
fresco U نقاشی ابرنگی کردن
mezzotint U نقاشی سایه روشن کردن
mezzotinto U نقاشی سایه روشن کردن
crayon U مداد ابرو نقاشی کردن
crayons U مداد ابرو نقاشی کردن
paints U نگارگری کردن نقاشی کردن
paint U نگارگری کردن نقاشی کردن
contour U نقاشی کردن طراحی کردن
meets U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
coincidence function U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
intersection U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
join U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
meet U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
joined U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joins U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
and U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
OR function U تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
intersections U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
conjunction U تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
conjunctions U تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
alternation U تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
false U 1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
disjunction U تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
either or operation U تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
union U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
unions U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
assertion U 1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
pasteboard U قلابی
shams U قلابی
adulterated U قلابی
sham U قلابی
quacks U قلابی
adulterating U قلابی
adulterate U قلابی
quack U قلابی
false U قلابی
quacked U قلابی
false <adj.> U قلابی
quacking U قلابی
quackish U قلابی
adulterates U قلابی
hamous U قلابی
hamate U قلابی
bogus U قلابی
spurious U قلابی الکی
rip-off U کالای قلابی
a fake doctor U پزشک قلابی
rip-offs U کالای قلابی
simular U قلابی صوری
uncinus U زائده قلابی
fulham U طاس قلابی
shamateur U اماتور قلابی
pale [poor] imitation U بدل قلابی
A bogus professor . U پروفسور قلابی
cheap copy U بدل قلابی
False coin . U سکه قلابی
Rigged elections . U انتخابات قلابی
kake uke U دفاع قلابی
feeder panel U تابلوی تغذیه
switchboard U تابلوی برق
boarded U تابلوی امتیازات
panel U تابلوی برق
panels U تابلوی برق
demonstration chessboard U تابلوی نمایش
built in panel U تابلوی نصب
bulletin boards U تابلوی اعلانات
bulletin board U تابلوی اعلانات
distribution pannel U تابلوی تقسیم
distribution panel U تابلوی توزیع
distribution board U تابلوی اتصالات
board U تابلوی امتیازات
control panel U تابلوی کنترل
status board U تابلوی وضعیت
scoreboard U تابلوی امتیازات
switch board U تابلوی برق
panel board U تابلوی برق
maintenance panel U تابلوی نگهداشت
notice board U تابلوی خبری
control pannel U تابلوی دستگاهها
scoreboards U تابلوی امتیازات
control panel U تابلوی فرمان
switchboards U تابلوی برق
operating panel U تابلوی عملکرد
fuse panel U تابلوی فیوز
control pannel U تابلوی فرمان
control pannel U تابلوی کنترل
forges U تهیه جنس قلابی
forge U تهیه جنس قلابی
unciform U سرکج قلابی چنگکی
control panel device U ابزار تابلوی کنترل
central control panel U تابلوی مرکزی کنترل
cdev U دستگاه تابلوی کنترل
front panel U تابلوی جلو دار
accumulator switchboard U تابلوی اتصالات اکومولاتور
maneuvering board U تابلوی حرکات ناوها
switchboards U تابلوی کلید برق
switchboard U تابلوی کلید برق
patch panel U تابلوی سرهم بندی
gathered U و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده
gather U و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده
to pattern out U ازروی نمونه درست کردن مطابق الگویاقالب طرح کردن
frog-adjustment screw پیچ قلابی تنظیم کننده
setline U رسن چند قلابی ماهیگیری
crook U ادم قلابی کلاه بردار
crooking U ادم قلابی کلاه بردار
crooks U ادم قلابی کلاه بردار
images U تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
image U تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
instrument board U تابلوی وسائل اندازه گیری
fascia plate U تابلوی مقابل دریک وسیله
status board U تابلوی نشان دهنده وضعیت
maneuvering board U تابلوی نمایش مانور ناوها
weedless U قلابی که به علفهای زیر اب گیر نمیکند
The whole story was faked up . U تمام داستان قلابی وساختگه بود
dress U لباس درست کردن موی سر پانسمان کردن
dresses U لباس درست کردن موی سر پانسمان کردن
labourvt U بزحمت درست کردن مفصلابحث کردن بدرازاکشیدن
to riven laths U یا درست کردن
concocting U درست کردن
shapes U درست کردن
concocted U درست کردن
indite U درست کردن
set right U درست کردن
to put to rights U درست کردن
to sct aright U درست کردن
weave U درست کردن
weaves U درست کردن
shape U درست کردن
concocts U درست کردن
fashioning U درست کردن
to put in to shape U درست کردن
to get up U درست کردن
fashion U درست کردن
to set U درست کردن
fabricate U درست کردن
to set in order U درست کردن
to set to rights U درست کردن
make up U درست کردن
fashions U درست کردن
builds U درست کردن
concoct U درست کردن
fettle U درست کردن
fabricated U درست کردن
to fix up U درست کردن
to erect into U درست کردن از
fabricating U درست کردن
build U درست کردن
buildings U درست کردن
fabricates U درست کردن
to cleanvp U درست کردن
trimmest U درست کردن
correct U درست کردن
cleaned U درست کردن
cleanest U درست کردن
manufacture U درست کردن
manufactures U درست کردن
trim U درست کردن
manufactured U درست کردن
cleans U درست کردن
redd U درست کردن
correcting U درست کردن
clean U درست کردن
trims U درست کردن
makes U درست کردن
set in order U درست کردن
fix up U درست کردن
adapt U درست کردن
gully U درست کردن
gullies U درست کردن
gulleys U درست کردن
corrects U درست کردن
fashioned U درست کردن
make U درست کردن
judiciousness U قضاوت درست تشخیص درست
scrawls U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawling U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
Recent search history Forum search
1Potential
1A hero can affect on the people.
1strong
1To be capable of quoting
1ایا جمله من درست است؟How has changed … how he grew the last time I saw he .How he more lovely than after…how is lovely… how is…
1set the record straight
1Arousing
1chand sabaei is correct or chand sabahi
1pedal pamping
1construed
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com